![عاشورای تاریخ و عاشورای فراتر از تاریخ](/img/newspaper_pages/1401/05-%20mordad/08/farhang/23-5050.jpg)
عاشورای تاریخ و عاشورای فراتر از تاریخ
![عاشورای تاریخ و عاشورای فراتر از تاریخ](/img/newspaper_pages/1401/05-%20mordad/08/farhang/23-5050.jpg)
موسی کاظمی
محرم آغاز سال هجری است و بهنحوی بهار و شروع سالانه که میتواند همراه با نوعی شادی باشد. اما حوادث ماه محرمالحرام در سال 61هجری که ما آن را با عاشورا و شهادت اباعبداللهالحسین و جمعی از بهترین افراد خاندان و یاران ایشان میشناسیم، محرم را رنگ و بوی دیگری داده است. محرم و حوادث آن اگرچه همچون بسیاری از پدیدههای زمانمند ریشه در تاریخ و حتی جغرافیا دارد اما از جهاتی نمیتوان آن را تاریخی و زمانمند دانست و محصور در حصار مکانی جغرافیایی کرد. شاید تولد شعارهایی مانند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، برگرفته از همین نگرش فراتاریخی باشد. این مدعای فرازمانی و فرامکانی بودن حوادث محرم سال 61هجری زمانی تقویت میشود که با رجوع به روایات و معارف اهلبیت، واکنشهای متعددی از انبیاء گذشته نسبت به حادثه عاشورا میبینیم؛ بهعنوان مثال در روایتی آمده که خداوند متعال، به حضرت زکریا اسماء 5نفس مقدس یعنی محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهمالسلام) را آموخت. سپس زکریا متوجه حالات و احساساتی درون خود به هنگام ذکر این اسامی شد؛ حالات و احساساتی که شاید تازهتر از آن بود که آنها را پیشتر تجربه کرده باشد. حضرت زکریا کیفیت این حالات و احساسات را به درگاه الهی اینگونه عرضه کرد که «من با بردن 4نام محمد و علی و فاطمه و حسن غم و اندوهم برطرف شده ولی با ذکر نام پنجمین نفر یعنی نام مبارک حسین، گویی تمام غم عالم بر دلم سایه میاندازد. بار پروردگارا! سرّ ماجرا چیست؟»
«فَأَنْبَأَهُالله تَعَالَی عَنْ قِصَّتِهِ وَ قَالَ کهیعص» در پاسخ زکریا، خداوند متعال ماجرای شهادت حسینبنعلی (علیهماالسلام) را اینگونه و با زبانی رمزآلود شرح میدهد: کهیعص. سپس در توضیح این عبارات آمده: «فَالْکافُ اسْمُ کرْبَلَاءَ وَ الْهَاءُ هَلَاک الْعِتْرَه وَ الْیاءُ یزِیدُ وَ هُوَ ظَالِمُ الْحُسَینِ ع وَ الْعَینُ عَطَشُهُ وَ الصَّادُ صَبْرُه » کاف یعنی «کربلا»، هاء یعنی «هلاکت-شهادت همراه با زجر و تشنگی عترت»، یاء یعنی «یزید ملعون»، عین یعنی «عطش حسین» و صاد یعنی «صبر» او بر این بلاء و ابتلاء.
زکریا با شنیدن ماجرای شهادت حسین، 3روز به خلوت عبادتگاه خود میرود و بسیار میگرید. آیات قرآن در سوره مریم از این منظر برای ما نوید و پیامی در همین راستا دارد و روایات آن را اینگونه شرح میدهد: «فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِک زَکرِیا لَمْ یفَارِقْ مَسْجِدَهُ ثَلَاثَه أَیامٍ وَ مَنَعَ فِیهَا النَّاسَ مِنَ الدُّخُولِ عَلَیهِ وَ أَقْبَلَ عَلَی الْبُکاءِ وَ النَّحِیب»
سپس زکریا از خدا خواست که به او فرزندی عطا کند تا با وارد آمدن مصیبتی شبیه آنچه بر حسین میرود، در غم این مصیبت عالمسوز شریک شود. لذا دست به دعا برداشت و اینگونه خدا را مخاطب خویش قرار داد: «اللهمَّ ارْزُقْنِی وَلَداً تَقَرُّ بِهِ عَینِی عَلَی الْکبَرِ وَ اجْعَلْهُ وَارِثاً وَصِیاً وَ اجْعَلْ مَحَلَّهُ مِنِّی مَحَلَّ الْحُسَینِ فَإِذَا رَزَقْتَنِیهِ فَافْتِنِّی بِحُبِّهِ ثُمَّ فَجِّعْنِی بِهِ کمَا تُفَجِّعُ مُحَمَّداً حَبِیبَک بِوَلَدِه.»
در روز اول محرم، این دعای زکریا استجابت شد؛ «إِذْ نَادَی رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیا» (مریم/٣) ؛و خداوند یحیی را به او بشارت داد و فرمود پیش از این کسی به این نام نبوده است. «یا زَکرِیا إِنَّا نُبَشِّرُک بِغُلَامٍ اسْمُهُ یحْیی لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیا» (مریم/٧)؛ با آنکه سنی از او گذشته بود و همسرش دیگر امیدی به بارداری نداشت، «قَالَ رَبِّ أَنَّی یکونُ لِی غُلَامٌ وَکانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکبَرِ عِتِیا»(مریم/٨). در روایات آمده حضرت یحیی شبیه حسینبنعلی در 6ماهگی متولد شد و شباهت در همین حد نماند. سرنوشت یحیی نیز شبیه به سیدالشهدا بود. بدین توضیح که عاقبت سر یحیی را پادشاهی زناکار از تن جدا کرد و در طبقی قرار داد.
همچنین امامرضا(علیه السلام) درباره روز اول محرم فرمود: «عَنِ الرَّیانِبْنِشَبِیبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا(علیهالسلام) فِی أَوَّلِ یوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ: یا ابْنَشَبِیبٍ أَ صَائِمٌ أَنْتَ؟ فَقُلْتُ: لَا.» ریان بن شبیب میگوید بر امامرضا وارد شدم در روز اول محرم. حضرت پرسید: آیا امروز را روزه گرفتهای؟ عرض کردم خیر. «فَقَالَ: إِنَّ هَذَا الْیوْمَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی دَعَا فِیهِ زَکرِیا(علیه السلام) رَبَّهُ فَقَالَ: رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک ذُرِّیه طَیبَه إِنَّک سَمِیعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَالله لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکهْ فَنَادَتْ زَکرِیا وَ هُوَ قائِمٌ یصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّالله یبَشِّرُک بِیحْیی فَمَنْ صَامَ هَذَا الْیوْمَ ثُمَّ دَعَاالله عَزَّوَجَلَّ اسْتَجَابَالله لَهُ کمَا اسْتَجَابَ لِزَکرِیا(علیه السلام)»
حضرت فرمود: امروز همان روزی است که زکریا دعا کرد و خداوند از نزد خود فرزند و نسلی پاک را نصیب او کرد. پس هرکس در این روز روزه بگیرد و به درگاه خدا دعا کند، استجابت خواهد شد چنانچه دعای زکریا مورداستجابت قرار گرفت.
ماجرای زکریا و یحیی یک مصداق از اخباری بود که از طریق روایات به ما رسیده تا بدانیم عاشورا روزی همچون سایر روزها و تاریخی در کنار سایر تواریخ نیست. عاشورا حقیقتی بس عمیقتر و وسیعتر از صرف یک حادثه در دل تاریخی و جغرافیایی مشخص دارد که فهم آن دستگاه محاسباتی و معرفتی خاص خود را نیاز دارد.
منابع: قرآن کریم، سوره مریم. تفسیر البرهان، ج3، ص3، بحارالانوار، ج44، ص223. عیون اخبارالرضا، ج1، ص299. من لایحضره الفقیه، ج2، ص91.کمالالدین و تمام النعمه، ج2، ص461